معنی فارسی get-a-move-on

B1

حرکت کردن، به معنای اینکه سریعتر انجام دادن یک کار یا اقدام کردن در زمان مناسب.

To hurry up or to start moving faster.

example
معنی(example):

اگر می‌خواهی اتوبوس را لحظه‌آخر بگیری، باید حرکت کنی.

مثال:

You need to get a move on if you want to catch the bus.

معنی(example):

ما کارهای زیادی داریم، پس بیایید حرکت کنیم.

مثال:

We have a lot to do, so let's get a move on.

معنی فارسی کلمه get-a-move-on

: معنی get-a-move-on به فارسی

حرکت کردن، به معنای اینکه سریعتر انجام دادن یک کار یا اقدام کردن در زمان مناسب.