معنی فارسی get-over

B1

غلبه کردن به چالش‌ها یا احساسات منفی، به ویژه بعد از یک تجربه سخت یا ناخوشایند.

To recover from something or to move on emotionally from a difficult event.

example
معنی(example):

او مدت زیادی طول کشید تا بر جدایی‌اش غلبه کند.

مثال:

It took her a long time to get over her breakup.

معنی(example):

من باید بر ترس از سخنرانی در جمع غلبه کنم.

مثال:

I need to get over my fear of public speaking.

معنی فارسی کلمه get-over

: معنی get-over به فارسی

غلبه کردن به چالش‌ها یا احساسات منفی، به ویژه بعد از یک تجربه سخت یا ناخوشایند.