معنی فارسی getting/getting
B1به دست آوردن، به حالت خاصی رسیدن یا تغییر یافتن، میتواند به معنای پیشرفت در یک زمینه نیز باشد.
To come to have or hold; to receive or attain.
- VERB
example
معنی(example):
من دارم بهتر میشوم در نواختن گیتار.
مثال:
I am getting better at playing the guitar.
معنی(example):
او بعد از یک روز طولانی دارد خسته میشود.
مثال:
She is getting tired after a long day.
معنی فارسی کلمه getting/getting
:به دست آوردن، به حالت خاصی رسیدن یا تغییر یافتن، میتواند به معنای پیشرفت در یک زمینه نیز باشد.