معنی فارسی getting on for

B1

به معنای نزدیک شدن به یک زمان یا سن خاص

To be approaching a certain time or age.

example
معنی(example):

دارد به پنج ساعت نزدیک می‌شود، بهتر است به زودی برویم.

مثال:

It's getting on for five o'clock, we should leave soon.

معنی(example):

او به سی سالگی نزدیک می‌شود.

مثال:

He's getting on for thirty years old.

معنی فارسی کلمه getting on for

: معنی getting on for به فارسی

به معنای نزدیک شدن به یک زمان یا سن خاص