معنی فارسی geysering
B1عملی که در آن چشمهی داغ به طور منظم آب و بخار را فوران میدهد.
The ongoing action of a geyser erupting.
- verb
verb
معنی(verb):
To (cause to) rush or burst upward like water from a geyser.
example
معنی(example):
فورانهای آبی در این منطقه بسیاری از گردشگران را جذب کرد.
مثال:
The geysering in the area attracted many tourists.
معنی(example):
او از فعالیت دودکشهای آبی شگفتزده شد.
مثال:
She was fascinated by the geysering activity.
معنی فارسی کلمه geysering
:
عملی که در آن چشمهی داغ به طور منظم آب و بخار را فوران میدهد.