معنی فارسی gherkin
A2 /ˈɡɝkɪn/خیارشور، نوعی خیار کوچک که معمولاً برای تهیه ترشی استفاده میشود و طعم تند و تیزی دارد.
A small cucumber that is often pickled or used in salads.
- noun
noun
معنی(noun):
A small cucumber, often pickled whole.
معنی(noun):
The penis.
example
معنی(example):
یک خیارشور، خیار کوچکی است که برای درست کردن ترشی استفاده میشود.
مثال:
A gherkin is a small cucumber used for making pickles.
معنی(example):
من یک خیارشور به ساندویچ خود اضافه کردم تا طعم بیشتری داشته باشد.
مثال:
I added a gherkin to my sandwich for extra flavor.
معنی فارسی کلمه gherkin
:
خیارشور، نوعی خیار کوچک که معمولاً برای تهیه ترشی استفاده میشود و طعم تند و تیزی دارد.