معنی فارسی ghibellinism
C2غیبلینیسم، اشاره به اعتقادات و پیروی از یک گروه سیاسی خاص در قرون وسطی دارد.
A political faction in medieval Italy that supported the power of the Holy Roman Emperor over the Pope.
- NOUN
example
معنی(example):
غیبلینیسم یک گروه سیاسی در ایتالیا در دوران قرون وسطی بود.
مثال:
Ghibellinism was a political faction in medieval Italy.
معنی(example):
او برای پایاننامه تاریخ خود به بررسی غیبلینیسم پرداخت.
مثال:
He researched ghibellinism for his history thesis.
معنی فارسی کلمه ghibellinism
:
غیبلینیسم، اشاره به اعتقادات و پیروی از یک گروه سیاسی خاص در قرون وسطی دارد.