معنی فارسی giddyish

B1

گیدی‌ش به حالتی از شادی و سرخوشی اطلاق می‌شود که ممکن است کمی مسخره یا غیر منطقی به نظر برسد.

A state of feeling slightly giddy and light-headed, usually in a cheerful way.

example
معنی(example):

او بعد از سوار شدن به ترن هوایی احساس کمی خوشحال بی‌دلیل کرد.

مثال:

He felt a bit giddyish after the roller coaster ride.

معنی(example):

خنده‌های خوشحال بی‌دلیل بچه‌ها اتاق را پر کرد.

مثال:

The giddyish laughter of the children filled the room.

معنی فارسی کلمه giddyish

: معنی giddyish به فارسی

گیدی‌ش به حالتی از شادی و سرخوشی اطلاق می‌شود که ممکن است کمی مسخره یا غیر منطقی به نظر برسد.