معنی فارسی gift duty

B2

مالیات یا هزینه‌ای که بر روی هدایای دریافتی از دیگر کشورها یا هدایای بزرگ تعلق می‌گیرد.

A tax imposed on gifts above a certain value, often applicable to gifts received from overseas.

example
معنی(example):

او هنگام ورود جواهرات باید مالیات هدیه پرداخت می‌کرد.

مثال:

She had to pay a gift duty when she imported the jewelry.

معنی(example):

دولت بر روی اهداهای بزرگ مالیات هدیه وضع می‌کند.

مثال:

The government imposes a gift duty on large donations.

معنی فارسی کلمه gift duty

: معنی gift duty به فارسی

مالیات یا هزینه‌ای که بر روی هدایای دریافتی از دیگر کشورها یا هدایای بزرگ تعلق می‌گیرد.