معنی فارسی giftless
B1عدم داشتن هدیه، در معنای عدم دریافت هر گونه هدیه.
Without gifts or presents.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در روز تولدش بدون هیچ هدیهای احساس بیهدیهای کرد.
مثال:
He felt giftless on his birthday without any presents.
معنی(example):
او بدون هدیه به مهمانی آمد.
مثال:
She arrived giftless to the party.
معنی فارسی کلمه giftless
:
عدم داشتن هدیه، در معنای عدم دریافت هر گونه هدیه.