معنی فارسی gillflirt
B1عمل flirt به طور خاص در محیطهای آبی یا مربوط به ماهیگیری اتفاق میافتد و به نوعی ابراز علاقه غیررسمی اشاره دارد.
A playful or flirtatious interaction, typically in a light-hearted manner.
- OTHER
example
معنی(example):
او در مهمانی سعی کرد با او گیلفلیرت کند.
مثال:
He tried to gillflirt with her at the party.
معنی(example):
او متوجه شد که گیلفلیرت او فقط یک حرکت دوستانه بود.
مثال:
She noticed his gillflirt was just a friendly gesture.
معنی فارسی کلمه gillflirt
:
عمل flirt به طور خاص در محیطهای آبی یا مربوط به ماهیگیری اتفاق میافتد و به نوعی ابراز علاقه غیررسمی اشاره دارد.