معنی فارسی gilten
B2پوشاندن یا تزئین چیزی با طلا، به ویژه در مورد لبهها یا جزئیات.
Covered or decorated with gold.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لبههای زرین نقاشی به آن لمسی از ظرافت اضافه کرد.
مثال:
The gilten edges of the painting added a touch of elegance.
معنی(example):
او یک قاب زرین برای تصویر انتخاب کرد تا زیبایی آن را افزایش دهد.
مثال:
She chose a gilten frame for the picture to enhance its beauty.
معنی فارسی کلمه gilten
:
پوشاندن یا تزئین چیزی با طلا، به ویژه در مورد لبهها یا جزئیات.