معنی فارسی gingham

B1 /ˈɡɪŋ.əm/

نوعی پارچه با طرح مربعی یا درختی، معمولاً از الیاف پنبه‌ای ساخته می‌شود.

A cotton fabric woven in a checkered pattern, usually in small squares.

noun
معنی(noun):

A cotton fabric made from dyed and white yarn woven in checks

example
معنی(example):

او یک پیراهن زیبا با طرح گingham پوشیده بود.

مثال:

She wore a beautiful gingham dress.

معنی(example):

پتو پیک نیک از پارچه gingham قرمز و سفید تهیه شده بود.

مثال:

The picnic blanket was made of red and white gingham.

معنی فارسی کلمه gingham

: معنی gingham به فارسی

نوعی پارچه با طرح مربعی یا درختی، معمولاً از الیاف پنبه‌ای ساخته می‌شود.