معنی فارسی ginglmi

B1

گینگلی به گروهی از موجودات اشاره دارد که توجه محققان را به خود جلب کرده‌اند.

Refers to a group that attracts the interest of researchers due to their adaptations.

example
معنی(example):

گینگلی‌ها برای بیولوژی‌دانان جالب هستند.

مثال:

The ginglymi are interesting to biologists.

معنی(example):

بسیاری از مطالعات بر روی سازگاری‌های گینگلی‌ها متمرکز شده‌اند.

مثال:

Many studies focus on ginglymi adaptations.

معنی فارسی کلمه ginglmi

:

گینگلی به گروهی از موجودات اشاره دارد که توجه محققان را به خود جلب کرده‌اند.