معنی فارسی ginzo
B1اصطلاحی غیررسمی برای توصیف شخصی که بیش از حد شلوغ و زنده است و به تفریح و مهمانی علاقه دارد.
A slang term referring to someone who is overly lively or sociable, especially at parties.
- noun
noun
معنی(noun):
A person of Italian birth or descent.
example
معنی(example):
دوست من در مورد مهمانیها خیلی جینزو است.
مثال:
My friend is such a ginzo when it comes to parties.
معنی(example):
او میتواند یک جینزو باشد، همیشه میخواهد تفریح کند.
مثال:
He can be a ginzo, always wanting to have fun.
معنی فارسی کلمه ginzo
:
اصطلاحی غیررسمی برای توصیف شخصی که بیش از حد شلوغ و زنده است و به تفریح و مهمانی علاقه دارد.