معنی فارسی girasols
A2گیاهانی که به سمت خورشید میچرخند و دارای گلبرگهای زرد هستند.
Sunflowers; plants known for turning towards the sun.
- noun
noun
معنی(noun):
A fire opal.
example
معنی(example):
گل آفتابگردان به خاطر گلبرگهای زرد روشنش معروف است.
مثال:
Girasols are known for their bright yellow petals.
معنی(example):
ما در بهار امسال در باغ آفتابگردان کاشتیم.
مثال:
We planted girasols in the garden this spring.
معنی فارسی کلمه girasols
:
گیاهانی که به سمت خورشید میچرخند و دارای گلبرگهای زرد هستند.