معنی فارسی girlpower
B1مفهوم و جنبشی که به قدرت و تواناییهای زنان و دختران تأکید دارد.
A cultural movement that emphasizes the strength and empowerment of girls and women.
- OTHER
example
معنی(example):
این جنبش قدرت دختران را در تمام جنبههای زندگی ترویج میدهد.
مثال:
The movement promotes girlpower in all aspects of life.
معنی(example):
قدرت دختران جوان را تشویق میکند تا قوی و مستقل باشند.
مثال:
Girlpower encourages young women to be strong and independent.
معنی فارسی کلمه girlpower
:
مفهوم و جنبشی که به قدرت و تواناییهای زنان و دختران تأکید دارد.