معنی فارسی girondist
C1یک گروه سیاسی در دوران انقلاب فرانسه که نماینده منافع میانرو و اعضای طبقهی متوسط بودند.
A member of a political group in the early French Revolution advocating for moderate reforms.
- NOUN
example
معنی(example):
جیروندیها در انقلاب فرانسه نقش کلیدی داشتند.
مثال:
The Girondists played a key role in the French Revolution.
معنی(example):
او به بررسی ایدههای سیاسی جیروندیها پرداخت.
مثال:
He studied the political ideas of the Girondists.
معنی فارسی کلمه girondist
:
یک گروه سیاسی در دوران انقلاب فرانسه که نماینده منافع میانرو و اعضای طبقهی متوسط بودند.