معنی فارسی give blood

B1

انتقال خون از یک فرد به فرد دیگر برای درمان بیماری ها یا جراحی ها.

To voluntarily donate blood for medical use.

verb
معنی(verb):

To willingly have one's own blood drawn, for a blood bank or the like

example
معنی(example):

شما می توانید خون بدهید تا به دیگران کمک کنید.

مثال:

You can give blood to help others.

معنی(example):

او تصمیم گرفت در کلینیک محلی خون بدهد.

مثال:

He decided to give blood at the local clinic.

معنی فارسی کلمه give blood

: معنی give blood به فارسی

انتقال خون از یک فرد به فرد دیگر برای درمان بیماری ها یا جراحی ها.