معنی فارسی give ground
B2تسلیم شدن یا عقب نشینی کردن نسبت به یک موقعیت.
To concede or yield in a confrontation or argument.
- verb
verb
معنی(verb):
To retreat; to yield an advantage.
example
معنی(example):
در طول بحث، او مجبور شد در برخی موارد کوتاه بیاید.
مثال:
During the debate, he had to give ground on some issues.
معنی(example):
ارتش مجبور بود به دشمن پیشرو عقب نشینی کند.
مثال:
The army had to give ground to the advancing enemy.
معنی فارسی کلمه give ground
:
تسلیم شدن یا عقب نشینی کردن نسبت به یک موقعیت.