معنی فارسی give in to

B1

تسلیم شدن به چیزی، به ویژه در برابر فشاری که باعث می‌شود فرد تصمیمی اتخاذ کند که ممکن است او را راضی نکند یا برایش ضرر داشته باشد.

To yield to a pressure or demand; to accept something that one has been resisting.

example
معنی(example):

گاهی اوقات، شما باید به فشار از سوی دوستانتان تسلیم شوید.

مثال:

Sometimes, you have to give in to pressure from your friends.

معنی(example):

اگر به وسوسه تسلیم شوید، ممکن است بعداً از این کار پشیمان شوید.

مثال:

If you give in to temptation, you might regret it later.

معنی فارسی کلمه give in to

: معنی give in to به فارسی

تسلیم شدن به چیزی، به ویژه در برابر فشاری که باعث می‌شود فرد تصمیمی اتخاذ کند که ممکن است او را راضی نکند یا برایش ضرر داشته باشد.