معنی فارسی give someone the elbow
B1طرد کردن یا رد کردن کسی به طور غیررسمی.
To reject someone or their advances in a subtle manner.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی او سعی کرد به او صحبت کند، او او را طرد کرد.
مثال:
When he tried to talk to her, she gave him the elbow.
معنی(example):
بعد از بحث، او دوستش را کنار گذاشت.
مثال:
After the argument, she gave her friend the elbow.
معنی فارسی کلمه give someone the elbow
:
طرد کردن یا رد کردن کسی به طور غیررسمی.