معنی فارسی gizmos

B1

شیء یا دستگاهی کوچک و مفید که معمولاً برای سرگرمی یا کارایی‌های خاص طراحی شده است.

Small mechanical devices or gadgets, often of a novel or inventive nature

noun
معنی(noun):

Something, generally a device, for which one does not know the proper term.

example
معنی(example):

شرکت‌های فناوری هر ساله دستگاه‌های جالب زیادی تولید می‌کنند.

مثال:

Tech companies create many cool gizmos every year.

معنی(example):

من عاشق خرید دستگاه‌های جدیدی هستم که زندگی‌ام را آسان‌تر می‌کنند.

مثال:

I love to buy new gizmos that make my life easier.

معنی فارسی کلمه gizmos

: معنی gizmos به فارسی

شیء یا دستگاهی کوچک و مفید که معمولاً برای سرگرمی یا کارایی‌های خاص طراحی شده است.