معنی فارسی gizz

B1

نوعی ماده چسبناک یا کارآمد در پروژه‌های خاص.

A sticky substance or material used in crafts or experiments.

example
معنی(example):

او گزی را با احتیاط به مدل اعمال کرد.

مثال:

He applied the gizz carefully to the model.

معنی(example):

گزی پس از آزمایشگاه به همه چیز چسبید.

مثال:

The gizz stuck to everything after the lab experiment.

معنی فارسی کلمه gizz

:

نوعی ماده چسبناک یا کارآمد در پروژه‌های خاص.