معنی فارسی glaciometer
B2گلاسیومتر ابزاری است که برای اندازهگیری ضخامت و ویژگیهای یخ بهکار میرود.
An instrument used to measure the thickness and properties of ice.
- NOUN
example
معنی(example):
یک گلاسیومتر ضخامت یخ را اندازهگیری میکند.
مثال:
A glaciometer measures the thickness of ice.
معنی(example):
دانشمندان از گلاسیومتر برای تحقیقات اقلیمی استفاده میکنند.
مثال:
Scientists use a glaciometer for climate research.
معنی فارسی کلمه glaciometer
:گلاسیومتر ابزاری است که برای اندازهگیری ضخامت و ویژگیهای یخ بهکار میرود.