معنی فارسی gladdy
B2به رنگ و یا الگوهای شاد و زنده اشاره دارد.
Referring to bright, cheerful patterns or colors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از پارچه گلادی برای لباسش استفاده کرد که آن را زنده و رنگین نشان میداد.
مثال:
She wore a gladdy fabric for her dress, making it look vibrant.
معنی(example):
رنگهای گلادی گلها باغچه را روشن کرد.
مثال:
The gladdy colors of the flowers brightened the garden.
معنی فارسی کلمه gladdy
:به رنگ و یا الگوهای شاد و زنده اشاره دارد.