معنی فارسی gladly

A2 /ˈɡlædli/

به معنای خوشحالی و با رضایت انجام دادن یک کار است.

In a cheerful or willing manner; with pleasure.

adverb
معنی(adverb):

In a glad manner; happily.

معنی(adverb):

Willingly; certainly.

مثال:

Gladly, thank you.

example
معنی(example):

او با کمال میل دعوت‌نامه را پذیرفت.

مثال:

She accepted the invitation gladly.

معنی(example):

او با کمال میل به شما در پروژه‌تان کمک خواهد کرد.

مثال:

He would gladly help you with your project.

معنی فارسی کلمه gladly

: معنی gladly به فارسی

به معنای خوشحالی و با رضایت انجام دادن یک کار است.