معنی فارسی glamorised
B1به جذاب کردن یا آراسته کردن مسائلی مانند فرهنگ یا تاریخ.
To represent something in an appealing or attractive way, especially regarding culture or history.
- verb
verb
معنی(verb):
To make or give the appearance of being glamorous.
معنی(verb):
To glorify; to romanticize.
مثال:
Some movies glamorize criminal activity by making crimninals seem cool.
example
معنی(example):
این رویداد فرهنگ محلی را به شکلی جذاب ارائه داد.
مثال:
The event glamorised the local culture.
معنی(example):
آن‌ها گذشته را در مستند خود به طور جذابی نشان دادند.
مثال:
They glamorised the past in their documentary.
معنی فارسی کلمه glamorised
:
به جذاب کردن یا آراسته کردن مسائلی مانند فرهنگ یا تاریخ.
