معنی فارسی glamorously
B2بهطور زیبا و جذاب، به شیوهای که توجه را جلب کند.
In a manner that is elegant, attractive, or glamorous.
- ADVERB
example
معنی(example):
او برای رویداد بزرگ به طرز زیبا و شیک لباس پوشید.
مثال:
She dressed glamorously for the gala event.
معنی(example):
این گالا به طرز زیبا و شیکی تزئین شده بود و تمام مهمانان را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The gala was decorated glamorously, impressing all the guests.
معنی فارسی کلمه glamorously
:بهطور زیبا و جذاب، به شیوهای که توجه را جلب کند.