معنی فارسی glamorpuss

B1

یک زن با جذبه و زیبایی که به ظاهر و استایل خود اهمیت می‌دهد.

A glamorous, attractive individual, often characterized by a keen sense of style.

example
معنی(example):

او همیشه مانند یک زن جذاب لباس می‌پوشد.

مثال:

She always dresses up like a glamorpuss.

معنی(example):

آن زن جذاب با اعتماد به نفس وارد اتاق شد.

مثال:

The glamorpuss entered the room with confidence.

معنی فارسی کلمه glamorpuss

: معنی glamorpuss به فارسی

یک زن با جذبه و زیبایی که به ظاهر و استایل خود اهمیت می‌دهد.