معنی فارسی glanduliform

B1

به معنای شکل‌گیر غدد، شبیه غده.

Resembling or shaped like a gland.

example
معنی(example):

پولن به‌صورت غددی شکل است و شبیه غدد کوچک می‌باشد.

مثال:

The pollen is glanduliform, resembling small glands.

معنی(example):

برخی از موجودات ویژگی‌های غددی شکل را برای سازگاری بهتر دارند.

مثال:

Some organisms possess glanduliform features for better adaptation.

معنی فارسی کلمه glanduliform

:

به معنای شکل‌گیر غدد، شبیه غده.