معنی فارسی glare ice

B1

نوعی یخ که براق و شفاف است و می‌تواند سطحی لغزنده ایجاد کند.

A thin layer of ice that is smooth and glossy, making surfaces very slippery.

example
معنی(example):

پیاده‌رو پوشیده از یخ درخشان بود که باعث سرخوردن شد.

مثال:

The pavement was covered in glare ice, making it slippery.

معنی(example):

رانندگی بر روی یخ درخشان نیاز به کنترل دقیق دارد.

مثال:

Driving on glare ice requires careful maneuvering.

معنی فارسی کلمه glare ice

: معنی glare ice به فارسی

نوعی یخ که براق و شفاف است و می‌تواند سطحی لغزنده ایجاد کند.