معنی فارسی glass cloth

B1

پارچه‌ای نرم و قابل جذب که برای پاک کردن یا جلا دادن سطوح شیشه‌ای به کار می‌رود.

A soft, absorbent cloth used for cleaning or polishing glass surfaces.

example
معنی(example):

او از یک پارچه شیشه‌ای برای پاک کردن پنجره‌ها استفاده کرد.

مثال:

She used a glass cloth to clean the windows.

معنی(example):

پارچه شیشه‌ای برای صیقل دادن بسیار مؤثر است.

مثال:

The glass cloth is very effective for polishing.

معنی فارسی کلمه glass cloth

: معنی glass cloth به فارسی

پارچه‌ای نرم و قابل جذب که برای پاک کردن یا جلا دادن سطوح شیشه‌ای به کار می‌رود.