معنی فارسی glasseye
B1چشم شیشهای یا پروتزی که به جای چشم واقعی استفاده میشود.
An artificial eye, often used to replace a lost natural eye.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک چشم شیشهای داشت که او را منحصر به فرد میکرد.
مثال:
He had a glasseye that made him look unique.
معنی(example):
چشم شیشهای میتواند پروتز برای کسانی باشد که یک چشم خود را از دست دادهاند.
مثال:
A glasseye can be a prosthetic for those who lost an eye.
معنی فارسی کلمه glasseye
:
چشم شیشهای یا پروتزی که به جای چشم واقعی استفاده میشود.