معنی فارسی glaucously
B1به طور افراطی در رنگ خاکستری مایل به آبی، غالباً به زیبایی خاصی اشاره دارد.
In a manner that is blue-gray in color; describing a soft, muted hue.
- ADVERB
example
معنی(example):
آسمان در غروب به طرز زیبای خاکستری مایل به آبی بود.
مثال:
The sky was glaucously beautiful at sunset.
معنی(example):
او سطح دریاچه را که به طرز زیبایی خاکستری مایل به آبی میدرخشید توصیف کرد.
مثال:
She described the glaucously shimmering surface of the lake.
معنی فارسی کلمه glaucously
:به طور افراطی در رنگ خاکستری مایل به آبی، غالباً به زیبایی خاصی اشاره دارد.