معنی فارسی gleamier
B1دارای درخشندگی بیشتر یا بهتر از حالت عادی.
Having a more reflective quality than usual.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگهای درخشانتر نور خورشید را به زیبایی منعکس کردند.
مثال:
The gleamier rocks reflected the sunlight beautifully.
معنی(example):
بعد از صیقل دادن، سطح از قبل درخشانتر شد.
مثال:
After polishing, the surface became gleamier than before.
معنی فارسی کلمه gleamier
:دارای درخشندگی بیشتر یا بهتر از حالت عادی.