معنی فارسی gled

B2

پرنده‌ای با بال‌های بزرگ که به طور خاص در مکان‌های طبیعی زندگی می‌کند.

A large bird known for its soaring ability, typically found in natural habitats.

example
معنی(example):

کودکان به پرواز گُلد در آسمان نگاه می‌کردند.

مثال:

The children watched the glede soaring in the sky.

معنی(example):

دیدن گُلد در حال پرواز بر فراز دریاچه، صحنه‌ای زیبا بود.

مثال:

It was a beautiful sight to see the glede gliding over the lake.

معنی فارسی کلمه gled

:

پرنده‌ای با بال‌های بزرگ که به طور خاص در مکان‌های طبیعی زندگی می‌کند.