معنی فارسی gleety

B1

گلی، زمانی که هوا رطوبت دارد و باران ممکن است ببارد.

Characterized by some wetness or dampness; gloomy weather.

example
معنی(example):

هوا گلی و مرطوب و خاکستری بود.

مثال:

The weather was gleety, damp, and grey.

معنی(example):

یک روز گلی به نوشیدنی‌های گرم و پتوهای دنج نیاز دارد.

مثال:

A gleety day calls for warm drinks and cozy blankets.

معنی فارسی کلمه gleety

:

گلی، زمانی که هوا رطوبت دارد و باران ممکن است ببارد.