معنی فارسی glis
B1گلیس یک نوع جوندۀ کوچک با ویژگیهای خاص زیستی است که در مناطق مختلفی زندگی میکند.
A term used for a type of dormouse, known for its distinct lifestyle and behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
یک گلیس در زیستگاههای مختلف در سراسر اروپا یافت میشود.
مثال:
A glis can be found in various habitats across Europe.
معنی(example):
گلیس به عادات خواب منحصر به فردش معروف است.
مثال:
The glis is known for its unique sleeping habits.
معنی فارسی کلمه glis
:گلیس یک نوع جوندۀ کوچک با ویژگیهای خاص زیستی است که در مناطق مختلفی زندگی میکند.