معنی فارسی gloating
B1 /ˈɡloʊtɪŋ/نمایش افراطی و تکبر درباره پیروزی یا موفقیت، به‌ویژه در برابر دیگران که دچار شکست شده‌اند.
The act of rejoicing or boasting about one's own achievements, often at the expense of others.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To exhibit a conspicuous (sometimes malevolent) pleasure or sense of self-satisfaction, often at an adversary's misfortune.
معنی(verb):
To triumph, crow, relish, glory, revel.
noun
معنی(noun):
The act of one who gloats.
example
معنی(example):
خوشحالی‌اش بعد از پیروزی دوستانش را عصبانی کرد.
مثال:
His gloating after the win annoyed his friends.
معنی(example):
خوشحالی بعد از باخت دیگران کار خوبی نیست.
مثال:
Gloating isn't a nice thing to do after someone else has lost.
معنی فارسی کلمه gloating
:
نمایش افراطی و تکبر درباره پیروزی یا موفقیت، به‌ویژه در برابر دیگران که دچار شکست شده‌اند.
