معنی فارسی glochidium

B2

گلاچیدیم، مرحله‌ی ابتدایی زندگی برخی از صدف‌های آب شیرین که به گونه‌های خاصی از ماهی‌ها وابسته است.

The larval form of certain freshwater mussels that attach to fish gills or skin.

noun
معنی(noun):

The larva or young of the mussel.

مثال:

Glochidia were once believed to be parasites on the gills of the parents.

معنی(noun):

A glochid, or cactus spine.

example
معنی(example):

گلاچیدیم، مرحله‌ی لاروی برخی از صدف‌های آب شیرین است.

مثال:

The glochidium is a larval stage of some freshwater mussels.

معنی(example):

گلاچیدیا به آبشش‌های ماهی برای بقا چسبیده می‌شوند.

مثال:

Glochidia cling to fish gills for survival.

معنی فارسی کلمه glochidium

: معنی glochidium به فارسی

گلاچیدیم، مرحله‌ی ابتدایی زندگی برخی از صدف‌های آب شیرین که به گونه‌های خاصی از ماهی‌ها وابسته است.