معنی فارسی glochines
B1به خاردارهای ریز و آزاردهنده در برخی گیاهان اشاره دارد.
Referring to the small, barbed spines or needles typically found on cacti.
- NOUN
example
معنی(example):
گوشههای گلچین این کاکتوس از روی پوست من به سختی پاک میشدند.
مثال:
The glochines of the cactus were difficult to remove from my skin.
معنی(example):
او یاد گرفت که گوشههای گلچین را شناسایی کند تا از تماس در حین کوهنوردی اجتناب کند.
مثال:
He learned to recognize glochines to avoid contact while hiking.
معنی فارسی کلمه glochines
:به خاردارهای ریز و آزاردهنده در برخی گیاهان اشاره دارد.