معنی فارسی glomerulus
B2گلومرول، یک توده کوچک از رگ‌های خونی در کلیه است که وظیفه فیلتر کردن خون را دارد.
A small, round structure in the kidney where blood filtration begins.
- noun
noun
معنی(noun):
A small intertwined group of capillaries within nephrons of the kidney that filter the blood to make urine
معنی(noun):
A structure in the olfactory bulb central to olfactory sensory transduction, composed of receptor neuron axons and mitral neuron dendrites and organized by odor type.
معنی(noun):
Any of several other similar intertwined masses of things
example
معنی(example):
گلومرول، ساختاری کوچک در کلیه است.
مثال:
The glomerulus is a tiny structure in the kidney.
معنی(example):
هر کلیه هزاران گلومرول دارد.
مثال:
Each kidney contains thousands of glomeruli.
معنی فارسی کلمه glomerulus
:
گلومرول، یک توده کوچک از رگ‌های خونی در کلیه است که وظیفه فیلتر کردن خون را دارد.
