معنی فارسی gloom-ridden
C1محیطی که به شدت تحت تأثیر ناامیدی و تیرهگی قرار دارد.
Affected by an atmosphere of deep sadness or despair.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شهر بعد از افت اقتصادی پر از تیرهگی بود.
مثال:
The town was gloom-ridden after the economic downturn.
معنی(example):
چهره پر از تیرهگی او ناامیدیاش را نشان میداد.
مثال:
His gloom-ridden expression reflected his disappointment.
معنی فارسی کلمه gloom-ridden
:
محیطی که به شدت تحت تأثیر ناامیدی و تیرهگی قرار دارد.