معنی فارسی gloriole

B1

گلوئیل، نشان یا علامتی که برای ستایش یا تقدیر از شخصی در نظر گرفته می‌شود.

A term referring to a small halo or a symbol of glory or honor.

noun
معنی(noun):

Halo

example
معنی(example):

هنرمند به خاطر کار فوق‌العاده‌اش یک گلوئیل دریافت کرد.

مثال:

The artist received a gloriole for her outstanding work.

معنی(example):

این دستاورد به او حس گلوئیل را داد.

مثال:

The achievement brought her a sense of gloriole.

معنی فارسی کلمه gloriole

: معنی gloriole به فارسی

گلوئیل، نشان یا علامتی که برای ستایش یا تقدیر از شخصی در نظر گرفته می‌شود.