معنی فارسی glossocoma
B2گلوسوکما به وضعیتی اشاره دارد که زبان به طور موقت دچار فلجی میشود، که میتواند بر روی گفتار و بلع تأثیر بگذارد.
Glossocoma refers to a condition where the tongue becomes temporarily paralyzed, affecting speech and swallowing.
- NOUN
example
معنی(example):
گلوسوکما به وضعیتی اشاره دارد که در آن زبان به طور موقت فلج میشود.
مثال:
Glossocoma involves a condition where the tongue becomes temporarily paralyzed.
معنی(example):
بیماران مبتلا به گلوسوکما ممکن است در صحبت کردن و بلعیدن دچار مشکل شوند.
مثال:
Patients with glossocoma may have difficulty speaking and swallowing.
معنی فارسی کلمه glossocoma
:
گلوسوکما به وضعیتی اشاره دارد که زبان به طور موقت دچار فلجی میشود، که میتواند بر روی گفتار و بلع تأثیر بگذارد.