معنی فارسی glossopharyngeal nerve
B2عصب گلوسوفارنژیال عصب حسی است که اطلاعات را از زبان به مغز منتقل می‌کند.
A cranial nerve responsible for the sensation of taste and other functions in the pharynx and tongue.
- noun
noun
معنی(noun):
A mixed nerve that exits the brainstem from the sides of the upper medulla and carries afferent sensory and efferent motor information.
example
معنی(example):
عصب گلوسوفارنژیال اطلاعات حسی را از زبان منتقل می‌کند.
مثال:
The glossopharyngeal nerve transmits sensory information from the tongue.
معنی(example):
این عصب نقشی کلیدی در رفلکس تهوع دارد.
مثال:
It plays a key role in the gag reflex.
معنی فارسی کلمه glossopharyngeal nerve
:
عصب گلوسوفارنژیال عصب حسی است که اطلاعات را از زبان به مغز منتقل می‌کند.
