معنی فارسی glottogonic

C2

زبان‌شناسی، مرتبط با پیدایش و پیشرفت زبان‌ها است.

Relating to the origin and development of languages.

example
معنی(example):

فاز زبان‌شناسی یک زبان، ریشه‌های تاریخی آن را منعکس می‌کند.

مثال:

The glottogonic phase of a language reflects its historical roots.

معنی(example):

درک عوامل زبان‌شناسی برای زبان‌شناسان بسیار مهم است.

مثال:

Understanding glottogonic factors is crucial for linguists.

معنی فارسی کلمه glottogonic

:

زبان‌شناسی، مرتبط با پیدایش و پیشرفت زبان‌ها است.