معنی فارسی glowering
B2عصبانیت، حالتی از چهره که نشاندهنده خشم یا نارضایتی است.
A state of being sullen or angry.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To look or stare with anger.
noun
معنی(noun):
The act of giving a glower.
example
معنی(example):
چهره نقنقی او همه را عصبی کرد.
مثال:
His glowering expression made everyone nervous.
معنی(example):
او با یک رفتار عصبانی وارد شد.
مثال:
She walked in with a glowering demeanor.
معنی فارسی کلمه glowering
:
عصبانیت، حالتی از چهره که نشاندهنده خشم یا نارضایتی است.