معنی فارسی glumella

B1

گلوملا، بخشی کوچک از گیاه گلومال است که به درک بهتر ساختار گیاه کمک می‌کند.

A small part of the glumal plant that aids in understanding the overall plant structure.

example
معنی(example):

گلوملا جزئی کوچک از گیاه گلومال است.

مثال:

The glumella is a small part of the glumal plant.

معنی(example):

مشاهده گلوملا می‌تواند بینش‌هایی درباره سلامت گیاه ارائه دهد.

مثال:

Observing the glumella can provide insights into plant health.

معنی فارسی کلمه glumella

:

گلوملا، بخشی کوچک از گیاه گلومال است که به درک بهتر ساختار گیاه کمک می‌کند.